بازنگری شرکت های تبلیغات محیطی بریتانیا

نویسنده: دکتر ان. ام. کروین / استاد جامعه شناسی دانشگاه لنکستر

ترجمه: مریم جعفری

دراین مقاله سعی دارم تا نقش تبلیغات محیطی را در شهرها و اثر آن را بر زندگی اجتماعی مردم و تجربه های شهرنشینی بررسی کنم. در سال های گذشته نحوه بازنگری شرکت های تبلیغاتی بریتانیا را در استفاده مناسب از فضاها، بخش بندی و حتی قیمت آنها را در شهرهای کوچک و بزرگ را به دقت بررسی کرده ام. به عقیده من در طرح و نقشه اولیه، استفاده مناسب از فضاهای شهری و در نظر گرفتن بافت و موقعیت اجتماعی منطقه بسیار حائز اهمیت است. با استفاده از نظریه « لفبور» در زندگی شهری، باید گفت که بین فضای کاری و جهانگردی در شهرها و فضای تجاری و چرخه ای زندگی، پیوستگی متوازنی وجود دارد. این پیوستگی در فضا و زمان شهری که پیامدهای تجربی مهمی را برای مردم به دنبال دارد، بدون شک ارتباط عمیقی را بین کالاهای تبلیغاتی و مردم در حال رفت و آمد در شهرها به وجود می آورد. به باور من این مسئله با نظریه سیاسی - زیست محیطی « فوکو» مطابقت دارد که با دقت ارتباط بین جمعیت مردمی و حجم کالاها را به تصویر می کشد و تأکید می کند که این ارتباط، به معنای تغییر ساز و کار در فضاهای شهری است. درحالی که تبلیغات نقش کلی در نظم جهانی و سازماندهی روابط اجتماعی دارد و به شدت مورد بررسی قرار گرفته، اهمیت تبلیغات در شکل دهی فضای شهری نادیده گرفته شده است. برخی از تحلیل گران بر استفاده از عکس ها برای به تصویر کشیدن مکانی به عنوان منطقه جهانگردی و یا به نمایش گذاشتن بافت اصلی و تاریخی شهرها تأکید می کنند و برخی دیگر معتقدند که تبلیغات صفر بدون توجه به بافت منطقه مانند تبلیغات درباره مغازه ها، خطوط هوایی، رستوران ها و مناطق تفریحی نیز می تواند تأثیر گذاری خود را داشته باشد. تاکنون مطالعات کمی توسط بنگاه های تبلیغاتی درباره استفاه و درک مناسب از محیط های شهری انجام شده، اما همین تحقیقات نیز بیشتر بر فضاهای منطقه ای متمرکز شده تا فضاهای کلی در شهرها. بنابراین می توان گفت درحالی که بیشتر تبلیغات شهری مانند تصویری درهم ریخته هستند، نمی توان تجزیه و تحلیل مناسبی را ارائه کرد. در مطالعات انجام شده تبلیغات شهری تنها نظر برخی از نویسندگان را به خود جلب می کند و تأثیر آنان بر محیط همواره درحاشیه قرار می گیرد. به عنوان مثال، « والتر بنجامین» تأکید می کند، زمانی که در بیلبوردهای بزرگ خمیر دندان و لوازم آرایشی به تصویر کشیده می شود دیگر نمی توان به کیفیت معماری منطقه توجه کرد. دراین میان « ایان بوردن» با تشریحی انتقادی تر این نوع از تبلیغات را « تاریانه» می نامد و می گوید اکنون دیگری ساختمان ها چهره شهرها را تخریب نمی کنند بلکه بیلبوردها به سادگی فضاها را پشت تصاویر خود می پوشانند. درست مانند ماسکی که یک جذامی بر صورتش می زند تا عیب های خود را بپوشاند. این تعاریف اندک نشان می دهد که عدم توجه به تبلیغات شهری پرسش های مهمی را در باره ی تأثیر تبلیغات بر شهرها بدون پاسخ باقی گذاشته است از جمله آن که در چه شرایطی شرکت های تبلیغاتی سعی می کنند برای معرفی کالاهای خود بافت منطقه ای را در نظر بگیرند؟ و تأثیر بیلبوردها و پانل ها بر اهالی منطقه چه خواهد بود؟ و یا این که نوع ظاهری تبلیغات جدید چه تأثیری بر زندگی شهری می گذارد؟ از سوی دیگر، در مطالعات شهری، جنبه بصری بر جاذبه های محیطی متمرکز شده است.

« کوین لینچ» در مطالعات خود بر این نکته تأکید می کند که تصویر فردی از فضاهای شهری همواره در شهرها و مسیرهای بین شهری مورد توجه بوده است. هر چند این تصویر به طور مستقیم به نوع تبلیغات مربوط نمی شود، اما بدون شک تصاویر ذهنی را به مخاطب ارائه می کند که در طول سال های گذشته توسط محققان بسیاری مانند « اسکات براون» و « ایزنورو» مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است. این تحقیقات به طراحان و نظریه پردازان شهری توصیه می کند که از معماری تجاری درس بگیرد و آنان را تشویق می کند که با حذف تابلوها و تصاویر اغراق شده به درک متقابلی ازمعماری برای تبلیغات تجاری برسند. دراین درک جدید از فضای تجاری شهرها، بیلبوردهای تبلیغاتی و تابلوها، فضایی جعلی خلق می کند و اگراین نشانه ها را نادیده بگیریم، دیگر فضایی برای تبلیغ وجود ندارد. در مطالعات گذشته این درک با عنوان نشانه شناسی شناخته می شد که هدف آن استفاده از نشانه ها و فضای شهری است. یکی دیگر از راه های شناختن فضای شهری از طریق عکس ها، چگونگی روند پیشرفت فضاهای تبلیغاتی در شهرهاست. در اکثر تحلیل های ارائه شده درباره تبلیغات محیطی بر استفاده از فضاهای شهری تمرکز کمتری شده است و درحالی که مطالعات اندکی بر تبلیغات محلی و منطقه ای انجام شده است، مسائلی مانند مصرف عمومی و مخاطب شهری مورد توجه بیشتری قرار گرفته اند. درهمین حال، فهمیدن این مسئله که فعالیت اصلی هر شهری بر چه موضوعی متمرکز شده است یا به عبارت دیگر زمینه مصرفی هر منطقه ای چیست، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. مسئله ای که توسط « کلارک» در سال 2003 میلادی با دقت بررسی شده است. تحلیل گران اخیرا به جای تولید بر الگوی مصرفی تأکید می کنند و پیشنهاد می دهند در بازسازی شهرها باید فرآیند تولید و اقتصاد منطقه در اولویت قرار بگیرد اما این موضوع باید در نظر گرفته شود که شهرهای اروپایی و آمریکایی بیشتر زمینه مصرفی دارند تا تولیدی. در قرن 18 میلادی در اروپا، کارت های تجاری و تابلوهای مغازه ها بیشتر بر تبلیغ صرف کالا متمرکز شده بود و به عنوان عنصر اولیه در تبلیغات شهری در نظر گرفته می شد. یک قرن پس از آن، تبلیغات محیطی با استفاده از کلمات و تصاویر به عامل مهمی در بازسازی ساختمان ها تبدیل شد. با پیشرفت و توسعه فناوری چاپ در قرن نوزدهم، پوسترهای تبلیغاتی با هزینه کمتر به تولید انبوه رسیدند تا جایی که در سال 1885، 522 شرکت چاپ پوستر در 477 شهر بریتانیا به فعالیت مشغول بودند. دراین زمان پوسترها تقریبا تمامی فضاهای شهری را می پوشاندند و می توان گفت که تبلیغات شهری یکی از دلایل رشد سریع فناوری در صنایع مختلف بود. و پاریس و لندن در نوآوری دراین زمینه به الگویی برای باقی شهرها تبدیل شدند. در پاریس، بیلبوردهای بزرگ در بالای ساختمان ها نصب شد که در آن زمان نشانه پیشرفت این شهر اروپایی به شمار می رفت. در سال 1920 میلادی، شرکت های آلمانی برای تبلیغ به شدت با یکدیگر رقابت می کردند و در همین دوران بود که استفاده از لامپ ها برای جلب توجه در شب مورد توجه قرار گرفت. درخشندگی شهرها در شب در واقع فضای جدیدی را در تبلیغات خلق کرد.

اما توسعه تبلیغات تنها به این مسئله محدود نشد. در قرن نوزدهم تبلیغ در فضاهای بازشهری عمومی تر شد و بیشتر اماکن عمومی با پوسترها پوشیده می شدند و حتی ایستگاه های اتوبوس و کتابخانه دراین میان درامان نماندند. بنابراین، با گذشت زمان، تبلیغات به عامل کلیدی در اقتصاد شهرها و نماد شهرهای اروپایی و آمریکایی تبدیل شد. در حقیقت، به رغم این که فناوری های اصلی در زمینه های مختلف مانند رسانه در قرن بیست و بیست و یکم رشد کرد، اماهمچنان مانند رسانه در قرن بیست و بیست و یکم رشد کرد، اما همچنان پوسترها در تبلیغات نقش کلیدی را بازی می کنند. تفاوت اصلی بین قرن نوزدهم و اکنون در اروپا و آمریکا این است که طراحان سعی می کنند که به صورت سازماندهی شده از فضاهای موجود استفاده کنند. در قرن نوزدهم، پوسترها در مکان خالی قابل دسترس نصب می شدند و به همین دلیل تنها در برخی از مکان ها مورد استفاده قرار می گرفت و شرکت ها مرتبا خواهان اجاره مکان های خاصی بودند که توسط رقبای آنان استفاده می شد اما با گذشت زمان، شرکت های تبلیغاتی یاد گرفتند که از تمامی فضاهای شهری استفاده کنند. درگذشته، فضاهای ساخته نشده حائل بین فضاهای ساخته شده بود و برای استفاده از آن تدبیری اندیشیده نمی شد. امروزه درشهرهای مدرن فراتر از طراحی، مسئله کاربرد آنان مطرح است و هر آنچه که ساخته می شود، باید با هدف زندگی راحت تر، شبکه های اطلاع رسانی قوی و شبکه های بازدارنده قانونی باشد. انسان در ابتدا محیطی طبیعی داشت ولی با گذشت زمان علاوه بر محیط طبیعی با محیط مصنوعی نیز روبه رو شد و به تدریج این نظریه رایج شد که مناطق مختلف شهری را تقسیم کند. از قرن دوازدهم با آغاز نام گذاری خیابان ها در فرانسه و ایتالیا، مدیران شهری با سنگ فرش کردن آنها به استفاده از این خیابان ها روی آورده اند، در این دوره پارک سازی آغاز و استفاده از پرچم به عنوان نشانه گرافیک محیطی مطرح شد. در آن زمان تزیین شهرها اغلب در مناسبت های مذهبی انجام می شد که نمونه ای از این کار برد درعصر رنسانس، ساخت باغ ها نظیر پارک « لوگزامبورک» ، « تی لری» و همچنین ساخت خیابان « شانزلیزه» در پاریس بود. در سال 1769 ایجاد شبکه های روشنایی در سطح شهر تحقق عینی یافت. اما قرن نوزدهم مقطع زمانی بسیار مهم برای تبلیغات محیطی است چرا که کم کم وظایف اصلی تبلیغات در جوامع شناخته شد. پادشاهان اروپایی در آن زمان زیبایی را تنها برای خود و خانواده خود می خواستند و شکل گیری جنبش های مدنی و حاکمیت مردم سبب شد تا زیبایی در درجه دوم اهمیت قرار گیرد. از این مقطع به بعد حرکت به سمت کاربردی کردن طرح ها و زیبایی پس از رفع نیازهای اساسی آن مطرح شد با آغاز قرن بیستم، گرافیک شکل امروزی را به خودگرفت و استفاده از طراحی گرافیک برای اجرای قوانین و مقرارت انجام شد. در این مقاله بیشتر سعی کردم تا بر اهمیت همین بازنگری و بازبینی از فضای شهری و استفاده از تجارب شخصی تأکید کنم. از همین رو بیشتر عملکرد شرکت های بریتانیایی و شهرهای این کشور را بررسی کردم و اکنون می توانم بگویم که تحقیقات من بر این نکته مهم پافشاری می کند؛ این که تبلیغات در شهرها در اکثر کشورهای جهان امری مرسوم است اما در برخی ازکشورها مانند برزیل یا ممنوع است و یا با اعمال مقررات شدید دولتی اجازه رشد آن داده نمی شود. این اعمال مقررات شدید دولتی اجازه رشد آن داده نمی شود. این اعمال مقررات دولتی برای تبلیغ در اماکن شهری باعث می شود که بافت اجتماعی شهرها دستخوش تغییرات زیادی شود. در این میان البته نباید نقش شرکت ها و خلاقیت آنان را در استفاده از تصاویر نادیده گرفت، چرا که با تمامی محدودیت ها طراحان خوب می توانند با استفاده مناسب از تصاویر، رهگذران عادی را هدف قرار دهند. تبلیغات و زندگی شهری اکنون می توان به وضوح دید که اکثر شرکت های تبلیغاتی در طرح ها و بررسی های خود با در نظر گرفتن نیازهای تجاری و برنامه های خود بیشتر بر این نکته تأکید می کنند که تأثیر گذاری و استفاده از بافت تاریخی و ارتباط بین مردم و شهرها از اهمیت بیشتری برخوردار است. آنان در واقع معتقدند که تبلیغ، زبان شهرهاست که می توان با استفاده از علم تجارت از آن بیشترین استفاده را برد. پس به عبارتی ارتباط بین تبلیغات و پیشینه شهر می تواند نقش کلیدی را ایفا کند. درست مانند تبلیغ درخیابان های لندن یا در میدان تایمز نیویورک. اما تبلیغ همچنان می تواند عادت زندگی در شهرها را از چند جهت تغییر دهد. به عنوان مثال زمانی که هر روز تبلیغی خاص دیده می شود به مرور جای خود را در بین زندگی مردم عادی باز می کند و به قسمت اصلی زندگی شهری در اروپا و شهرهای آمریکایی تبدیل می شود. پس با اطمینان می توان گفت که تبلیغات بخشی از نسل ها را می سازد و فضا را برای پذیرفتن ایده های جدید از زندگی مهیا می کند.

با تماشای برنده های معروف درحاشیه شهرها، حتی شهرهای غریبه دیگر آشنا به نظر می رسند. حتی اگر کسی تاکنون به شهری سفر نکرده باشد، تبلیغات می تواند فضایی را برای مخاطب به وجود آورد که گویی خانه اصلی مسافر است. اما تأثیر تبلیغات نافذتر و حتی مبهم تر از این است؛ این نوع تبلیغات نه تنها برندها، لوگوها و کلمات را به تصویر می کشند بلکه نمادی از فرهنگ را نیز در اذهان عمومی زنده می کنند. وقتی ما می خواهیم از تبلیغات محیطی به شکل کلان آن صحبت کنیم، فرقی نمی کند که تبلیغ ما به چه امری می پردازد. این تبلیغ باید از فرهنگ و خود جامعه ناشی شود. هماهنگی با فرهنگ به این معنا است که طراح باید فرهنگ، ادبیات و سنت را به خوب بشناسد و حتی واژگانی راکه مردم روزانه درمحاوره های عادی با یکدیگر رد و بدل می کنند، باید مورد توجه جدی قرار دهد. پس زمانی که برای محصول تجاری شعاری را طراحی می کنید، این شعار باید کاملاً منطبق با بنیادی ترین خصوصیات فرهنگی و سنتی مردم آن جامعه باشد. باید کاملاً منطبق با بنیادی ترین خصوصیات فرهنگی و سنتی مردم آن جامعه باشد. شناخت فرهنگ جامعه بسیار با اهمیت است.گرافیست باید برای هر تبلیغ یا هر پیامی از متن جامعه خود مطلع باشد، و زمانی که ارتباط او با جامعه قطع می شود، در واقع طرح او می میرد. پس زمانی گرافیست و طرح او زنده است که دائم درمعرض رسانه های مختلف باشد و از امور مختلف آگاهی نسبی داشته باشد تا بتواند پیام خود را در جامعه ارائه دهد. همچنین اگر سنت به تنهایی بر تبلیغات یک جامعه حاکم شود، آن جامعه نابود خواهد شد. استمرار انعکاس فرهنگ در طرح های تبلیغی مستلزم آن است که افراد بومی آموزش ببینند و نمی توان یک الگوی خاص و خارجی را به کشوری و یا شهری تحمیل و یا بخشی از فرهنگ دیگر را بر جسته کرد اما نمی توان تمامی آن را اجرا کرد. اما این بدان معنا نیست که شرکت های تبلیغاتی باید در استراتژی های خود و فروش فضاهای شهری به مشتریانشان کاملا تجربه های عمومی درشهرها را در نظر بگیرند. برخی از تحلیل گران این موضوع را فضای "هندسی" می نامند که توسط طراحان شهری به تصویر کشیده می شوند و من درتعجبم که مدیران تجاری چرا به طور کامل از تجربه های فردی و فضاهای شهری بهره نمی برند. بنابراین تحقیقات آماری نشان می دهد که طراحان و شرکت های تبلیغاتی قادر نیستند به طور کامل از طبیعت فردی در فضاهای شهری استفاده کنند. همان طور که پیش از این نیز بارها گفته شده است تبلیغاتی که در محیط های باز صورت می گیرند نمی توانند به طور قطع بر مصرف کننده تأثیر گذار باشند. حتی اگر تبلیغ خلاق، جذاب و مناسب باشد، تضمینی وجود ندارد که بر بیننده اثر بگذارد. از سوی دیگر، تبلیغات برای مخاطبان به نوع پیام آن نیز بستگی دارد. برخی پیام ها به قدری فراگیرند که مناطق مختلف یک کشور را در بر می گیرند و حتی به بخش های مختلف سرایت می کنند. برخی محصولات مصرفی نیز مخاطبان وسیعی دارند که با تمام افراد جامعه در ارتباط هستند. در نتیجه مخاطبان خاص کالا را شناسایی، خریداری و مصرف می کنند. این مخاطبان خاص در واقع هدف بازار کالای مخصوص هستند، پس باید آنها را با دقت شناخت و مطابق آن تبلیغ کرد. زمانی که یک محصول خاص با کاربرد عمومی روانه بازار می شود، در ابتدا تولید کننده باید بسته بندی، توزیع و مراکز فروش را در نظر بگیرد و سپس به آن بیندیشد که مراکز فروش را به تبلیغ کالای مورد نظر مجهز کند. این دیگر تبلیغ محیطی نیست بلکه پوستر و کاتالوگ ها به کمک می آیند. اگر تولید کننده متوجه شود که هر روز رقبای بسیاری وارد بازار عرضه می شوند ، به این نتیجه می رسد که از رسانه ها برای معرفی محصول خود استفاده کند. زمانی که کالا در رسانه ها معرفی شد، مخاطب آن عمومی افراد هستند. بودجه و هزینه تبلیغ این کالای عام در مراحل مختلف تقسیم می شود. مخاطب این کالا ممکن است عامه مردم جامعه باشند اما ممکن است در کنار آن مکان های خاص نیز بررسی و مطالعه شوند و کارفرما به این نتیجه برسد که مثلاً فلان مکان بازار فروش این محصول است. پس تبلیغ تجاری باید بازار، هدف و مکان تبلیغ را بشناسد و از قالب و تصویرمناسب برخوردار باشد. رسانه ها نقش مهمی دراین امر دارند و می توانند فرهنگ سازی کنند و طراحان باید طراحی مناسب ارائه دهند. در تبلیغات باید فرهنگ، پیشینه و شعور اجتماعی افراد جامعه نیز مورد توجه قرار گیرد. در تبلیغات عمومی که افراد را هدف قرار می دهد باید مخاطبان با شرایط فرهنگی، اجتماعی، تحصیلی متفاوت درنظر گرفته شوند و به شعور مردم درهر منطقه ای احترام گذاشت. یعنی تبلیغ از یک قالب تصویری مناسب برخوردار باشد و مخاطبان خود را به تدریج به تماشای تصاویر خوب و مناسب عادت دهد. دراین میان بیلبورد نقش مهمی را در زیباسازی چهره شهری ایفا می کنند. همان طور که گفته شد، در قرن نوزدهم میلادی بیشتر تبلیغات بر روی پوسترهای چاپی منتشر می شد اما با توسعه و پیشرفت فناوری بیلبوردها توانستند چهره شهرها را تغییر دهند. امروزه، بیلبوردها بیشتر به معنای تابلوهای بسیار بزرگ و نورپردازی شده است که بر پایه های بلندی قرار گرفته و از فواصل دور قابل دیده شدن هستند. ما به عنوان بیننده می توانیم دیدگاه های مختلفی نسبت به هر بیلبورد تبلیغاتی داشته باشیم اما این واقعیت را نمی توانیم انکار کنیم که بیلبوردها ، نماد جریان دائمی و روان زندگی هستند. در بسیاری از کشورها این نوع از تبلیغات به مردم کمک می کنند تا جایی که برای غذا خوردن، خوابیدن یا تهیه بنزین پیدا کنند. به خصوص در جایی مانند آمریکا با بزرگراه های متعدد و مسافت های طولانی و خالی از سکنه بین شهری، وجود چنین تابلوهایی برای مسافرین غریب و خسته نعمت است. از طرفی این تابلوهای بزرگ به بسیاری از شرکت ها و صاحبان صنایع مختلف کمک می کنند تا تجارت جدید خود را به مردم معرفی کنند. در واقع بیلبورد جزو رسانه های محیطی جذاب است که قسمتی از هویت شهرهای بزرگ را تشکیل می دهد و نظیر باجه های تلفن و ایستگاه اتوبوس جزیی از نمادهای شهری به حساب می آیند. مفهوم تبلیغاتی بیلبورد عبارت است از « ارسال بیشترین پیام ممکن با کمترین کلمات و در کوتاه ترین زمان از طریق فضای اختصاص یافته محیطی به آن» .

درکشورهای تاریخی اروپایی سعی شده است. که در فضاهای خارجی شهرها این تابلوهای بزرگ بخشی از تاریخ آن منطقه را به تصویر بکشند اما بعد تجاری آن نیز در نظر گرفته می شود که در چنین شرایطی اهمیت گرافیک بیش از گذشته مشخص می شود. نقش گرافیک محیطی در تبلیغات امروزه گرافیک به عنوان یکی از مهمترین تبلیغ، پیام رسانی و نشر دانش سیاسی، اجتماعی و فرهنگی شناخته می شود و در کشورهای پیشرفته از مهمترین ارکان تشکیل دهنده زندگی اجتماعی است. طرح های گرافیکی در تابلوهای تجاری حتی در تبلیغات تلویزیونی نقش مهم را ایفا می کنند و برخی از تحلیل گران معتقند که گرافیک به کار رفته در علائم راهنمایی و رانندگی، ویترین مغازه ها و تزیین های خیابانی و حتی اماکن عمومی مانند هتل ها، فرودگاه ها و حتی تبلیغات بر روی بدنه ساختمان ها و وسایل نقلیه مانند اتوبوس ها و هواپیماها بدون شک بر زندگی شهری تأثیر گذار است. گرافیک محیطی به عنوان یکی از شاخه های گرافیک در رسیدن به اهداف بالا نقش ویژه ای دارد و بخش عمده ای از فعالیت های تبلیغاتی و تجاری را در بر می گیرد. محیط اطراف ما، خانه ای که در آن زندگی می کنیم، خیابانی که در آن تردد می کنیم و حتی فضای سبزی که در آن قدم می زنیم، همه نیاز به ارتباط منطقی بصری مناسب دارند. چرا که انسان به واسطه گرافیک محیطی با محیط پیرامون خود سخن می گوید و با دیگران ارتباط برقرار می کند. طراحی گرافیک محیطی پس از جنگ جهانی دوم و تا دهه 70 سهم عمده ای را برای توسعه اقتصادی جامعه ایفا کرده است. عمده ترین گرایش ها نیز در همین دوره پدید آمده است. گرایش نخست "پیکتوگرام ها" است. پیکتوگرام ها، نشان هایی هستند که در سطح شهر با عنوان راهنما از آن استفاده می شود. در واقع پیکتوگرام ها علائم و نشانه های راهنمایی و رانندگی هستند تا وسایل نقلیه، قوانین عبور و مرور را رعایت کنند. بخش دوم، تابلوهای مربوط به ترافیک خیابان ها و بزرگراه ها هستند که برای ایجاد نظم و منطقی مناسب در سطح شهر نیازمند آنها هستیم و وظیفه آنها ارائه اطلاعات است و این تابلوها به نوعی راه های افراد برای شناسایی مسیر مورد نظر است. در واقع گرافیک محیطی مرز مشترک هنر معماری و طراحی گرافیک است که حتی نصب مجسمه در سطح شهر و نقاشی دیواری در شهرها را نیز شامل می شود. استفاده از حروف معماری روی بدنه ساختمان ها از موارد دیگر گرافیک محیطی هستند. دراین میان سوپر گرافیک که پوستر ها و بیلبوردها را در بر می گیرد نیز از ارکان اصلی این نوع گرافیک هستند.

چرا که کاربرد ارزش های هنری در قالب آگهی های تجاری که بر روی بیلبوردها مشاهده می شود. طراحان در قالب کارهای تجاری و بسته بندی ها می توانند فرهنگ سازی کنند و با استفاده از رنگ و فرم مناسب افراد را تحت تأثیر قرار دهند. همچنین از جنبه های مهم گرافیک محیطی می توان به جنبه های روانی آن اشاره کرد. مبلمان شهری، صندلی ها، چراغ ها و به طور کلی نشانه ها می توانند همراه با رنگ، منبع آرامش یا تنش در سطح شهر باشند. با رعایت اصول مبلمان شهری می توان نوعی فراغت خاطر و امنیت روانی را برای افراد و مخاطبان فراهم و در واقع محیط را زیبا و برای سکونت افراد قابل تحمل تر کرد. ایده های خوب در طراحی بیننده را وادار به تفکر می کند، بنابراین صرفاً مصرف و خرید کالا در تبلیغات هدف نیست، هدف آن است که یک نوع آگاهی و ایجاد روحیه صحیح مصرف کردن، صداقت در کیفیت به مصرف کننده منتقل شود. دستیابی این هدف در ترکیب نوشتار و تصویر انجام می شود.

ترکیب بندی مناسب نوشته و تصویر ضمن تبلیغ، سلیقه بیننده را هدف قرار می دهد. تبلیغ باید به شکل غیر مستقیم نوعی اطلاع و آگاهی را به بیننده خود منتقل کند و خوب زندگی کردن، درست زندگی کردن، باید در تبلیغات تجاری گنجانده شود. امروزه پیام های تبلیغاتی درکشورها به سمت تأمین منافع اجتماعی حرکت می کنند. ایده فضای سبز، بحران کره زمین و نابودی طبیعت در تبلیغات مطرح می شود. این نوع تبلیغات، خرید کالا را هدف قرار نمی دهد بلکه شرایط بهتر زندگی را مد نظر قرار می دهد. درنهایت، اهداف بالاتری دنبال می شود و تنها شرایط رقابتی تجاری مد نظر نیست. منبع مقاله : نشریه شهر، زندگی، زیبایی شماره 1

ارسال نظر