کتاب Made to Stick نوشته چیپ و دن هیث است که نشر آریاناقلم با ذکاوت خاصی آن را ایده عالی مستدام!
نام نهاده است تا عنوان کتاب هم مثل محتوا و حتی طراحی جلدش برای مخاطب ایرانی جذاب گردد.
چیپ هیث استاد دانشکده عالی کسب و کار در دانشگاه استنفورد است
و درس استراتژی سازمان و کسب و کار را تدریس می کند.
او مشاور شرکت ها و سازمان های زیادی از جمله گوگل بوده است.
برادر وی دن هیث، عضو ارشد مرکز حامی کارآفرینان اجتماعی است
و پیش ازین در مقام پژوهشگر در دانشکده بازرگانی هاروارد فعالیت کرده است.
سراسر این کتاب فقط از شش اصل ایده های ماندگار حرف می زند.
شاید شما در نگاه اول تعداد صفحات آن را زیاد بدانید.
ما به شما می گوییم که هر 371 صفحه کتاب سرشار است
از ایده های ناب که بالاخره چند مورد آن به درد زندگی و کسب و کار شما می خورد.
این کتاب آنقدر ساده نوشته شده است که باورتان نمی شود!
شاید در برخورد اول فکر کنید که با کتابی پر از اصطلاحات تخصصی طرف هستید
اما در همان صفحات اول متوجه می شوید که اشتباه فکر کرده اید.
بله درست خواندید. به تیتر بالا دوباره نگاه نکنید! پشت هر ایده ای که ما انسان ها در طول تاریخ تولید کرده ایم، داستانی شنیدنی نهفته است. داستانی که می تواند فرآیند شکل گیری ایده ها را از یک امر خارق العاده ی فرازمینی به یک پای بندی اصولی به چند نکته ساده برساند.
اگر شما بدانید سفر یک ایده از کجا و با چه معیاری به پختگی، ساختن و تولید می رسد، دیگر بخش بزرگی از ایده هایی را که در ذهن تان می آید را به راحتی بدون اینکه جایی یادداشت کنید یا برای کسی بازگو کنید از دست نمی دهید!
این کتاب می خواهد همین را بگوید. بیش ازین منتظرتان نمی ذارم!
شش اصلی که باعث خلق ایده های ماندگار می شوند را به شرح زیر برشمرده است
و جالب آنکه حروف اول این شش اصل به اختصار واژه ای می سازند
که خود گویای آنست که با رعایت آن ایده ها ماندگار می شوند: Success!
البته این را هم بگوییم که نویسندگان کتاب گفته اند انتخاب واژه ها کاملا اتفاقی بوده است اما تو باور مکن!
حروف اول شش اصل به زبان انگلیسی
ساده کردن یعنی فهمیدن مغز ایده و تا جای ممکن ایده های خوب اما غیر مهم را حذف کردن.
برای این کار باید همیشه در حال اولویت بندی باشیم تا بتئانیم به شکل بی رحمانه ای شاخ و برگ اضافه ایده ها را حذف کنیم.
ماموریت ما فقط کوتاه گفتن ایده ها نیست؛ چرا که عبارات کوتاه لزوما ایده آل نیستند.
قانون طلایی در سادگی است.
در این راه استفاده از چیز هایی که وجود دارند مثل:
طرحواره ها و شیوه نامه ها(البته با اندکی تغییرات)،
ساختن طرح اولیه با مفهومی عالی،
استفاده از تمثیل های مولد که می تواند موتور محرکه یک سازمان شود،
همه اینها راهگشای سادگی پیام هاست.
با استفاده از این اصل توجه مخاطب را به ایده و مطلب جلب می کنیم. باید بر خلاف انتظارشان عمل کرد.
چیزی که قابل حدس باشد غیر منتظره و جذاب نیست.
این غیر منتظره بودن در دانش افراد شکافی ایجاد می کند. به یکباره آنها احساس نیاز به دانستن و فهمیدن آن ایده دارند
برای غیرمنتظره بودن ایده ها باید از دو راه ایجاد علاقه و غافل گیری ایجاد علاقه کرد.
باید اطلاعات خود را در چارچوب اطلاعات ملموس و فعالیت های انسانی توضیح دهیم. تصاویر واضح و قابل لمس حس کنجکاوی افراد را بر می انگیزند.
همچنین مغز ما طوری طراحی شده است که داده های ملموس را به خاطر می سپارد.
چه کار کنیم که معتبر باشیم و افراد ایده ما را باور کنند؟ به راه هایی نیاز داریم تا افراد ایده خود را بیازمایند.
راه های آن کمک به باور افراد، در دست قرار دادن آمارها و استفاده از اعتبار دهنده ای قابل آزمون می باشد.
چه کار کنیم تا دیگران به ایده های ما توجه کنند. باید کاری کنیم تا حس خاصی در آنها ایجاد شود.
ساختار ذهنی ما به گونه ای است که مسائل مربوط به افراد را راحت تر حس می کنیم
تا موضوعات انتزاعی را.
مثلا ترغیب جوانان به ترک سیگار از طریق برانگیختن احساس ترس از پیامدهای سیگار کشیدن، بسیار دشوار است اما با برانگیختن احساس تنفر آنها از دورویی صنعت دخانیات این کار راحت تر خواهد بود.
چه کار کنیم تا دیگران بر اساس ایده ما عمل کنند؟ خب باید داستان بگوییم.
آتش نشانان بعد از هر آتش سوزی داستان های خود را باهم به اشتراک می گذارند. آنها با این کار تجربیات خود را چند برابر می کنند.
بعد از چند سال داستان شنیدن آنها یک فهرست ذهنی بسیار غنی از موقعیت های احتمالی خطرناک دارند
که باعث بهبود عملکردشان می شود.
ضمنا داستان ها الهام بخش هستند و به افراد انرژی می دهند. در نتیجه آنها به ایده تان گوش می دهند.
کتاب ایده عالی مستدام
اصولی که در این کتاب و حالا این یادداشت آمد شش اصل ایده های موفق هستند که هیچ ادعا نشده است که ساده هستند که اگر چنین بود هر ایده ای با موفقیت روبرو می شد.
داشتن دانش انجام کارها و متدها و دانستن اصطلاحات مختلف کاری و… باعث نمی شود لزوما ایده پرداز خوبی باشیم. دانش ما را اسیر می کند تا نتوانیم به طور مناسبی ایده ها و پیام مان را با دیگران به اشتراک بگذاریم و در نتیجه شکست بخوریم.
به عنوان مثال مهارت بالای سخنوری لزوما مهارت بالای ماندگار کردن نیست.
اساسی ترین راه برای اینکه دیگران به یک موضوع اهمیت دهند این است که میان آن موضوع با چیزی که به آن اهمیت می دهند ارتباط برقرار کنید.
یادتان باشد که پیام باید فشرده و مختصر باشد چون انسان در لحظه اطلاعات بسیار محدودی را می تواند یاد بگیرد و به خاطر بسپارد.
از مدفون کردن لید خودداری کنید. برای سرگرم کردن از مطلبی جالب اما غیر مرتبط استفاده نکنید. به جای آن کاری کنید که خود مغز پیام جالب تر شود.
یادتان باشد که اولویت دهی در ایده ها انسان را از نگرانی می رهاند.
در پایان از مدیریت محترم عامل انتشارات خوب آریاناقلم، سرکار خانم سمیه محمدی جهت فعالیت حرفه ای، حساب شده و زیبای شان تشکر می کنیم.
زیبا گفتم چون واقعا کتاب های شان را در عین کاربردی بودن جذاب منتشر می کنند و کارهای شان در رونمایی از کتاب یا ارسال آن برای دیجیتال مارکترها قابل ستایش است.
تدوین و نگارش: حسام بهمن
0